روزی که حزب مشارکت از شعار “ایران برای همه ایرانیان” رونمایی کرد هرگز به این نیاندیشیده بود که ۲۵ سال بعد یکی از مدیران وابسته به جناح مقابل این شعار را مصادره به مطلوب کرده و در جهت اهداف سیاسی و پوپولیستی خود از آن استفاده کند.
شعار “کیش برای همه ایرانیان” در حالی برای نوروز ۱۴۰۲ برگزیده شده که برخی افراد این جزیره را به دلیل فرهنگ بالای رانندگی، آرامش، امنیت روانی و لاکچری بودن آن، برای تعطیلات نوروزی خود انتخاب کردهاند.
این در حالیست که سازمان مناطق آزاد کیش برای حدود ۳ هزار و ۶۰۰ نفر از خانوادهها، افراد مجرد و خانواده ایثارگران، زندگی چادری در نظر گرفته و بدون توجه به تبعات فرهنگی و امنیتی آن دست به چنین اقدامی زده است.
“ایران برای همه ایرانیان” شعاری سیاسی و در عین حال دارای شمولیت بالا و حتی صد در صدیست اما وام گرفتن از این شعار و تبدیل آن به “کیش برای همه ایرانیان” شعاری پوپولیستی و دور از عدالت است.
چه معنا دارد سازمان منطقه آزاد کیش که ارتزاقش از فعالان بخش خصوصی و مسافران با سطح فرهنگی و مالی متوسط به بالاست، این توقع را ایجاد کند که همه مردم ایران سال جدید را در کیش بگذرانند؟
طبیعتا ابزار قیمت یکی از مهمترین سَرَندها برای تعادل بخشی در مسافرت به کیش است و دولت نباید در آن دخالت کند و ورود افراد با هر سطح فرهنگ و وسیله نقلیه را آزاد کند.
نتیجه دخالت دولت در چنین مواردی سبب میشود که برخی افراد با سطح فرهنگ پایین وارد جزیره شده برای افرادی که هزینه کردهاند تا در هتلهای خوب اقامت داشته باشند و از دیدنیهای این جزیره منتفع شوند، عرصه گردشگری تنگ شده و امنیت روانی آنان را بهخطر افتاده شود.
گردشگرانِ محترمی که با خانواده خود راهی کیش میشوند و هزینههایی بالایی برای پرواز و اقامت در هتل میپردازند چرا باید در سطح جزیره شاهد صحنههای زشت و زنندهای چون دعوا، چاقوکشی، متلکپراکنی، قضای حاجت در پارکها و کنار دریا، دود جوجه کباب در حاشیه هتلها و برجها، تخلفات گسترده رانندگی و تردد بدون حساب و کتاب موتورهای برقی باشند؟
لوکس بودن جزیره فقط به ساخت و سازها، هتلها، کافهها و رستورانها منتهی نمیشود بلکه سطح بالای فرهنگ گردشگران و کیشوندان است این جزیره را لاکچری میکند.
اگر قرار باشد امنیت روانی گردشگرانِ کیش بهعنوان یکی از مزیتهای گردشگری این جزیره به خطر افتد و آنان دیگر پا به جزیره نخواهند گذاشت. در این صورت آیا هتلها، رستورانها، کافهها و مراکز خرید توجیه اقتصادی خواهند داشت؟
با کدام منطق برای ۳ هزار و ۶۰۰ نفر که توان مالی آنها پایین است، چادر و کمپ برپا میشود تا این جزیرهِ آرام دچار شلوغی کاذب شده و اسباب زحمت رفتگران و ساکنان کیش شود؟
این افراد چه کمکی به اقتصاد کیش میکنند؟ آیا بهجز پاساژگردیِ بدون خرید و به خطر انداختن امنیت روانی مسافران با کیفیت کار دیگری از دستشان ساخته است؟
اگر قرار است کیش برای همه ایرانیان باشد، پس چرا BMW و مرسدس بنز برای همه ایرانیان نباشد؟
افراد کمکیفیت از نظر مالی و فرهنگی بهجز بهمزدن سطحِ فرهنگِ مراکزِ تفریحی و ایجاد مشکل و مزاحمت برای گردشگرانِ شریفی که بابت هر دقیقه اسکان در جزیره مبالغ بالایی هزینه کردهاند چه مزیتی برای فرهنگ و اقتصاد کیش دارند؟
بهتر است مدیران مناطق آزاد بهجای دخالت در امور گردشگری جزیره کار را به دست ابزار قیمت بسپارند تا مسافران از این طرق سَرَند شده و افرادی با سطح فرهنگی بالا راهی جزیره شوند نه اینکه شلوغ کردن جزیره را برای خود به عنوان رزومه در پرونده کاریشان ثبت کنند.