شما اینجا هستید
اخبارکیش » جسمم غزل است؛ اما روحم همه نیمایی است

محمدعلی بهمنی (زادهٔ ۲۷ فروردین ۱۳۲۱) شاعر و غزل سرای ایرانی، متولد دزفول بود.

مادر او از نخستین، دانش آموزان دانش آموخته ی زبان فرانسوی در ایران بود. مادر او به ربان عربی و فرانسه آشنا بود. وقتی همه ی بچه ها دورهم جمع می شدند مادرش یا شاهنامه خوانی می کرد یا از حافظ و سعدی می خواند.

وی دوران کودکی و نوجوانی را در تهران، کرج و بندرعباس گذراند و پس از تحصیلات مقدماتی از زمان کودکی در چاپخانه‌های تهران به کار پرداخت. او در چاپخانه با زنده یاد «فریدون مشیری» که آن روز‌ها مسئول صفحه ادبی هفت‌تار چنگ مجله روشنکفر بود، آشنا شد و نخستین شعرش در سال ۱۳۳۰، یعنی زمانی که او تنها ۹ سال داشت، در مجله روشنفکر به چاپ رسید. شعر‌های وی از همان زمان تاکنون به طور پراکنده در بسیاری از نشریات کشور و مجموعه شعر‌های مختلف و جنگ‌ها، انتشار یافته است و بسیاری بر این عقیده‌اند که غزل‌های او وام‌دار سبک و سیاق نیماست.

محمد علی بهمنی از سال ۱۳۴۵ همکاری خود را با رادیو آغاز کرد و و برنامه صفحه  شعر را با همکاری شبکه استانی خلیج فارس ارائه داده است. بهمنی در سال ۱۳۷۴ همکاری خود را با هفته نامه ندای هرمزگان آغاز می کند و صفحه ای تحت عنوان تنفس در هوای شعر را هر هفته در پیشگاه مشتاقان خود قرار می دهد.

او از سال ۱۳۵۲ ساکن بندرعباس شد و پس از پیروزی انقلاب، به تهران آمد و مجدداً به سال ۱۳۶۳ به بندرعباس عزیمت کرد و در حال حاضر نیز، ساکن همانجاست. محمدعلی بهمنی مسؤول چاپخانه دنیای چاپ بندرعباس و مدیر انتشارات «چی‌چی‌کا» (در گویش بندرعباسی به معنی قصه) در بندرعباس است.

اولین مجموعه محمدعلی بهمنی به نام «باغ لال» را انتشارات بامداد در سال۱۳۵۱ منتشر کرد و درپی آن آثار بسیاری از وی به دست مخاطبانش رسید. دو مجموعه ی گاهی دلم برای خودم تنگ می شود و شاعر شنیدنی است از آثار بسیار مشهور در کارنامه ی بهمنی، به چاپ دهم نیز رسیده است. بهمنی سال ۱۳۷۸ غزل سرای نمونه کشور شد و سال ۱۳۸۵ در نخستین دوره ی جشنواره شعر فجر به اتفاق حسین منزوی برگزیده ی بخش شعر کلاسیک شد و هم در فهرست چهره های ماندگار شعر قرار گرفت.

گاهی تفکیک وجوه گوناگون شعری یک‌شاعر بسیار دشوار است. مثلاً شاعری که در شکل‌های سنتی مهارت دارد و درعین‌حال به سرودن شعر نو نیز اقبال نشان داده و آثار موفقی از خود به‌جای گذاشته را از جهتی می‌توان غزل‌سرا یا مثنوی‌سرا دانست و از سوی دیگر به او عنوان سپیدسرا و… داد. بااین‌حال همواره عناصری تکرارشونده در زبان هر دو شکل به‌چشم می‌خورد و در این وجوه مشترک‌ می‌توان امضا و سبک ادبی شاعر را به‌روشنی دنبال نمود.

در شعر روزگار ما نام «محمدعلی بهمنی» همواره یادآور غزل و غزل‌سرایی است. بااین‌وجود وجه ترانه‌سرایی وی نیز همواره در کنار وجه اول، پررنگ بوده و گاه این دو وجه به یکدیگر پیوند خورده است و حتی شاعر به سرودن غزل‌ـ‌ترانه پرداخته است. برخی از این غزل‌ها آن‌چنان با آهنگ و صدا عجین شده‌اند که نمی‌توان قضاوت کرد این دقیقاً خود شعر است که سبب ماندگاری اثر در ذهن مخاطب شده یا اجرای موسیقیایی​ آن؛ چون کمال وجه شعری و هماهنگی بالای موسیقی اجازه‌ نمی‌دهد هیچ‌یک از این دو را شرط کافی موفقیت اثر بدانیم. بی‌‌گمان ظرفیت موسیقیایی بالای شعر، همان‌قدر شرط لازم یک‌اجرای موسیقیایی خوب است که نبود یک‌اجرای موسیقیایی خوب می‌تواند شانس شنیده‌شدن اثر را از بین ببرد.

گفتنی‌ست ‌بیشتر همکاری‌های موفق محمدعلی بهمنی با خوانندۀ فقید معاصر، ناصر عبداللهی، شکل گرفته است و محمدعلی بهمنی خود بارها عنوان کرده که حضور در عرصۀ ترانه را در درجۀ اول مرهون فریدون مشیری و سپس همکاری در آلبوم «عشق است» ناصر عبداللهی است.

۱ـ رودخونه‌ها

خواننده: آ.محبی (رامش)

آهنگ‌ساز: صادق نوجوکی
تنظیم: ناصر چشم‌آذر

آلبوم: تهرون

سال ساخت: پیش از انقلاب

محمدعلی بهمنی در یکی از گفتگوهای تصویری خود در برنامه‌ای تحت‌عنوان «آرپژ» سرودن این ترانه را تحت‌تأثیر واقعه‌ای که در بندرعباس اتفاق افتاده، دانسته است. آن واقعه این است که در رودخانه‌ای در یکی از روستاهای بندرعباس، تابلویی قرار داشته که بازگوکنندۀ داستان غرق‌شدن یک عاشق و معشوق بوده است. گویا امواج رودخانه ابتدا یکی از آن‌ها را پایین کشیده و سپس دیگری برای کمک به او رفته و در نهایت هردو جان می‌بازند.

متن ترانه:

رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم می‌خوام راهی بشم
برم به دریا برسم، ماهی بشم، ماهی بشم

دلم می‌خواد اون‌جا برم که همه دنیا آب باشه
تا نرسه دستی به من

دلم می‌خواد دور و برم، هزارتا گرداب باشه
هزارتا گرداب باشه

من دیگه سرنوشتمو به دست فردا نمی‌دم
لحظه‌به‌لحظه دلمو به آرزوها نمی‌دم

می‌خوام غبار تنمو پاک کنم، پاک کنم
خاطره‌های خاکیمو، خاک کنم خاک کنم

قصۀ دل کندنمو موجای دریا می‌دونن
موجای دریا می‌دونن

شکستن بغض منو فقط حبابا می‌دونن
فقط حبابا می‌دونن

رودخونه‌ها رودخونه‌ها منم می‌خوام راهی بشم
برم به دریا برسم، ماهی بشم، ماهی بشم

۲ـ دهاتی

خواننده: شادمهر عقیلی

آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده: شادمهر عقیلی

آلبوم: دهاتی

سال ساخت: ۱۳۷۸

متن ترانه:

ساده بگم، ساده بگم، ساده بگم داهاتیم
اهل همین نزدیکیا
همسایۀ روشنی و هم‌خونۀ تاریکیا

ساده بگم، ساده بگم، بوی علف می‌ده تنم
هنوز همون داهاتیم با همۀ شهری شدنم

باغ غریب ده من، گلای زینتی نداشت
اسب نجیب ده من، نعلای قیمتی نداشت

اما همون چارتا دیوار با بوی خوب کاه‌گلش
اما همون چندتا خونه با مردم ساده‌دلش

برای من که عکسمو مدتیه تو آب چشمه ندیدم
برای من که شهری‌ام از اون هوا دل بریدم

دنیایی که دیدن اون اگرچه مثل قدیما راه درازی نداره
اما می‌دونم که دیگه دنیای خوبه سادگی به من نیازی نداره

 

۳ـ مثل روزای بارونی

خواننده: ناصر عبداللهی

آلبوم: دوستت دارم

آهنگ‌ساز: بهنام ابطحی و ناصر عبداللهی

تنظیم: بهنام ابطحی

سال ساخت: ۱۳۷۹

متن ترانه:

یه روز دلم گرفته بود، مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت حال‌وهواشو می‌دونی

اگه بشه با واژه‌ها حالمو تعریف بکنم
تو هم من و شعر منو با همه‌حست می‌خونی

یه حالی داشتم که نگو، یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من، جایی گذاشتم که نپرس

یه جایی که می‌گردم و دوباره پیداش می‌کنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش می‌کنم

اسم قشنگ شهرمو تو می‌دونی چی می‌ذارم
دونه‌دونه کوچه‌هاشو به اسمای کی می‌ذارم

آخه تو هم مثل منی، مثل دلای ایرونی
وقتی هوا ابری می‌شه، حال‌و‌هوامو می‌دونی

۴ـ دل‌سپرده

خواننده: هومن بختیاری

آهنگ‌ساز: تورج شعبان‌خوانی، حمیدرضا صدری

سال ساخت: ؟

متن ترانه:

من زنده بودم اما، انگار مرده بودم:
از بس که روزها را با شب شمرده بودم

یک‌عمر دور و تنها، تنها به جرم این‌که
او سرسپرده می‌خواست، من دل سپرده بودم

یک‌عمر می‌شد آری، در ذره‌ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دل‌گیر، وقتی غروب می‌شد
گویی به‌جای خورشید من زخم خورده بودم

وقتی غروب می‌شد، وقتی غروب می‌شد
کاش آن غروب‌ها را، از یاد برده بودم

 

۵ـ خرچنگ‌های مردابی

خواننده: حبیب

آهنگ‌ساز: واروژان

آلبوم: کویر باور

سال ساخت: ۱۳۷۸

گفتنی‌ است خوانندۀ این قطعه، یکی از ابیات این غزل را به‌سبب بی‌دقتی اشتباه خوانده است. به‌این‌ترتیب که در بیت ششم به‌جای عبارت «کمالِ دار برای منِ کمال‌پرست» خوانده است: «کمال‌دار را برای منِ کمال‌پرست» که این مسأله سبب رنجش محمدعلی بهمنی شده است.

متن ترانه:

در این زمانۀ بی‌هیاهوی لال‌پرست
خوشابه‌حال کلاغان قیل‌وقال‌پرست

چگونه شرح دهم، لحظه‌لحظۀ خود را
برای این همه ناباور خیال‌پرست

به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به‌پای هرزه‌علف‌های باغ کال‌پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمالِ دار برای من کمال‌پرست

هنوزم زنده‌ام و زنده‌بودنم خاری ا‌ست
به تنگ‌چشمی نامردم زوال‌پرست

 

۶ـ نامهربونی (ای دوست)

خوانندگان: ناصر عبداللهی و امیر کریمی

آهنگ‌ساز: محمدرضا چراغعلی

آلبوم: عشق است

سال ساخت: ۱۳۷۸

 متن ترانه:

در دیگران می‌جویی‌ام، اما بدان ای دوست
این‌سان نمی‌یابی ز من، حتی نشان ای دوست

من در تو گم گشتم مرا در خود صدا می‌زن
تا پاسخم را بشنوی، پژواک‌سان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان ای دوست

گفتی بخوان، خواندم، اگرچه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی، پس خود بخوان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

من قانعم، آن بخت جاویدان نمی‌خواهم
گر می‌توانی یک‌نفس با من بمان ای دوس

یا نه تو هم با هر بهانه، شانه خالی کن
از من، منی بر شانه‌ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می‌کوشی بمانی مهربان ای دوست

آن‌سان که می‌خواهد دلت، با من بگو، آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

 

۷ـ ماه من

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: محمدرضا چراغعلی

آلبوم: عشق است

 سال ساخت: ۱۳۸۷

 متن ترانه:

از خانه بیرون می‌روم اما کجا امشب؟
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها، روی درخت شب
می‌جویم، اما نیستی در هیچ‌جا امشب

ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی‌ماجرا امشب؟

می‌دانم، آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به دنبالت چرا امشب؟

هرشب تو را بی‌جستجو می‌یافتم، اما
نگذاشت بی‌خوابی به دستانم تو را امشب

هرشب صدای پای تو می‌آمد از هرچیز
حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب

تا سایه‌ای دیدم شبیهت نیست اما، حیف
ای کاش می‌دیدم به چشمانم خطا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من، بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه‌ها را یک‌نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی‌آرم تو که می‌دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی‌تو تا امشب

 

۸ـ طعنۀ ناشنیده

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: شادمهر عقیلی

تنظیم: شادمهر عقیلی

آلبوم: عشق است

سال ساخت: ۱۳۸۷

متن ترانه:

 این شفق است یا فلق، مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

آینه در جواب من باز سکوت می‌کند
باز مرا چه می‌شود ای تو حقایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام، طعنۀ ناشنیده را
در همه‌حال، خوب من، با تو موافقم بگو

پاک کن از حافظه‌ات شور غزل‌های مرا
شاعر مرده‌ام بخوان، گور علایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام طعنۀ ناشنیده را
در همه‌حال، خوب من، با تو موافقم بگو

با من کور و کر ولی واژه به‌ تصویر مکش
منظره‌های عقل را با منِ سابقم بگو

من که هرآن‌چه داشتم اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو

یا به زوال می‌روم، یا به کمال می‌رسم
یک‌سره کن کار مرا بگو که عاشقم بگو

من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

 

 ۹ـ هوای حوا

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده: فرزاد فرومند

آلبوم: هوای حوا

سال ساخت: ۱۳۸۲

لازم به ذکر است که عماد رام پیش از انقلاب، برای اولین‌بار این ترانه را اجرا کرده است.

 متن ترانه:

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنۀ کفش فرارو ور کشید
آستین همتو بالا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشۀ فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

دفتر گذشته‌ها رو پاره کرد
نامۀ فرداها رو تا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

زنده‌ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده‌ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش می‌خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می‌گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشۀ فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

 

۱۰ـ بهار بهار

خواننده: تورج شعبان‌خانی و سپس ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: تورج شعبان‌خانی

آلبوم‌: پرستوهای عاشق

سال ساخت: قبل از انقلاب

ناصر عبداللهی پس از انقلاب اسلامی، مجدداً این قطعه را بازخوانی کرده است. متن پیش رو براساس اجرای تورج شعبان‌خوانی تدوین شده است.

متن ترانه:

صدا همون صدا بود
صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی!
صدات میاد اما خودت کجایی؟

وا بکنیم پنجره‌ها رو یا نه؟
تازه کنیم خاطره‌ها رو یا نه؟

بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد

بهار اومد با یه‌بغل جوونه
عیدو آورد از تو کوچه تو خونه

حیاط ما یه‌غربیل
باغچۀ ما یه‌گلدون

خونۀ ما همیشه
منتظر یه‌مهمون

بهار بهار، یه‌مهمون قدیمی
یه‌آشنای ساده و صمیمی

یه‌آشنا که مثل قصه‌ها بود
خواب و خیالِ همه بچه‌ها بود

یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

آخ که چه زود قُلّکِ عیدیامون
وقتی شکست، باهاش شکست دلامون

بهار اومد برفارو نقطه‌چین کرد
خنده به دل‌مردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهارو دوس داشت
وا شدن پنجره‌هارو دوس داشت

بهار اومد پنجره‌ها رو وا کرد
منو با حسی دیگه آشنا کرد

یه‌حرف یه‌حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که همه‌ش سؤال بی‌جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال آب و نون بود

 

 ۱۱ـ «چه آتش‌ها»

خواننده: همایون شجریان

آهنگ‌ساز: علی قمصری

آلبوم: چه آتش‌ها

سال ساخت: ۱۳۹۲

 متن ترانه:

تو را گم می‌کنم هرروز و پیدا می‌کنم هرشب
بدین‌سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هرشب

تبی این کاه را چون کوه سنگین می‌کند آن‌گاه،
چه آتش‌ها که در این کوه، برپا می‌کنم هرشب

مرا یک‌‌شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می‌کنم هرشب

دلم فریاد می‌خواهد، ولی در انزوای خویش
چه بی‌آزار با دیوار نجوا می‌کنم هرشب

کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هرشب

 

۱۲ـ پرده‌نشین (تیتراژ فیلم سینمایی پرده‌نشین)

خواننده: علیرضا قربانی

آهنگ‌ساز: مهیار علیزاده

سال ساخت: ۱۳۹۳

 متن ترانه:

این‌جا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!

اکسیر من! نه این که مرا شعرِ تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال، ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک‌ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل‌های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم
اما چقدر دل‌خوشی خواب‌ها کم است

خونِ هرآن غزل که نگفتم به‌پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟!

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

پایگاه خبری تحلیلی اندیشه کیش | نگاه متفاوت و تحلیلی به اخبار کیش